۱۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

فیلم آسمان آهنین 2 Iron Sky: The Coming Race 201

جوهر واقعی این Sky Iron: The Coming Race چیست؟ فیلم B که شما نمی خواهید آن را جدی بگیرید و ما را به استفاده از تصورات ما بی شرمانه سوق می دهد: به دستورات جهنم!

مطمئناً فیلمی که تاکنون سرگرم کننده ترین در این Trieste Science + Fiction Festival 2019 بود و همچنین مورد انتظار ترین فیلم بود ، که از آن انتظار بیشتری برای تماشاگران وجود داشت که عاشق فانتزی ، آزمایش و بالاتر از همه تفریحی با چیزی هستند این با تفاوت های کسل کننده و کسل کننده ای که امروز هالیوود ارائه می دهد متفاوت است.
و Iron Sky: The Coming Race کاملاً انتظارات را برآورده کرد ، با استقبال کاملی از طرف عموم مردم که همان جوهای پاپ ، تجربی ، مضحک و غیرقابل جابجایی اولین آسمان آهنی را پیدا کردند ، که یکی از شگفت انگیزترین و اصیل ترین فیلم های b بود. در سالهای اخیر

این قسمت دوم (همچنین به کارگردانی تیمو وورنسولا و توسط دالان موسون نوشته شده است) از پایان فیلم اول شروع می شود ، وقتی نازی ها قمری حمله خود را از پایگاه مخفی روی ماه آغاز کرده بودند و زمین را به جهنمی هسته ای تبدیل می کردند و آخرین بازماندگان را وادار می کردند. به پایگاه ماه سابق نازی پناه ببرید.
این مستعمره توسط رهنت ریزچر خردمند (جولیا دیتز) هدایت می شود ، اما این دختر اوبی (لارا راسی) است که از راه خود خارج می شود تا از تخریب ساختار خراب و ساکنان فاجعه آن ناپدید نشود.
در این پایگاه هفت ، کست و یک مذهب عجیب جدید به دنیا آمدند: شغل گرا ، به رهبری دونالد (تام گرین) ، که در آن پایه و اعتقاد من وجود دارد ... خوب مرحوم استیو جابز.
اوبی فقط مالکوم عظیم (کیت دیل) را به عنوان دوست دارد ، تا زمانی که ناوگانی از پناهندگان روسی به سرپرستی طرفداران ساشا (ولادیمیر بورکالوف) در ارگ فرود بیاید.
با این حال ، ولفگانگ کورتزفلیش ، سابق نازی نیز در بین پناهندگان پنهان شده است ، که به اوبی فاش می کند که در هسته زمین مخفی است که می تواند قوم خود و آینده بشریت را نجات دهد. اما آیا واقعاً چنین خواهد بود؟

Iron Sky: Race Coming - این Iron Sky 2 خود را جدی نمی گیرد و باعث توجیه توطئه ها و نظریه های دیگر می شود


Sky Iron: The Coming Race از هر لحاظ یک ماین سنگ سنگین غول پیکر است که خود را به کمترین چیزی نمی رساند و بیشتر تئوری ها و جهان ها را بر اساس توطئه و تئوری های "تاریخ جایگزین" سرگرم می کند.
نازی ها ، خزندگان ، سکونت های ماسونی ، Terra Cava ... همه چیز در فیلم Vuorensola وجود دارد ، که روی دستان کامل کشیده می شود (اما با قصد تغییر شکل و تقلید مثال زدنی) همچنین از The Man on the Castle High و از دنیای بازی های ویدیویی توسط ولفنشتاین.
به طرز فجیعی که بدون بسیاری از مقدمه ها ، ژانر فیلم هیولا فضا را نیز از بین می برد ، همه چیز را در یک تفسیر سیاسی توهین آمیز و مضحک اما نه خیلی ظریف سیاسی متحد می کند.
توده ها یک سیستم ضعیف و بی شکل است و تابع اراده متمرکز مردان قدرتمند ، خودشیفتگی و بی رحمی است که قدرت برای آنها تنها چیزی است که مهم است و برای آن ارزش زندگی را دارد. آیا بین چنگیز خان ، هیتلر ، کالیگولا ، تاچر یا اسامه بن لادن تفاوت زیادی وجود دارد؟ آنها به همان باند تاریک و وحشتناک تعلق دارند ، آنها در واقع همانند یکدیگر هستند ، بدون اینکه یک ایدئولوژی وجود داشته باشد که در تقسیم آنها تفاوت زیادی داشته باشد.

Iron Sky: The Coming Race - خمیر و خیال در فیلم Timo Vuorensola
اما نباید این اشتباه را انجام دهید که فکر کنید Iron Sky: The Coming Race چیزی است که بسیار متفاوت از یک تمرین در فانتزی بیش از حد ، خمیر و بسیار شخصی است.
از آنجا که این امر به همه چیز مفهومی کاملاً اجباری می بخشد ، این یک فیلم b است که به علمی تخیلی که در آن بودند ، کمیک ها و سریال های تلویزیونی دهه های گذشته ، ادای احترام می کند ، این کار را می کند حتی با هزینه از دست دادن هر قانون اساسی فیلمنامه ، با طرز فریبنده غول پیکر در میشل بی و رولان امریچ ، با لفاظی های ناعادلانه و خسته کننده ماشینی.
دایناسورها ، نازی ها ، دعوا های غیرواقعی ، نبردهای فضایی ، خزندگان ، وسایل هسته ای ، اساطیر مسیحی و غیر مسیحی. اگر به دنبال یک مرکز در همه این موارد هستید ، مکان اشتباهی پیدا کرده اید ، اگر به دنبال یک جهت روشن هستید ، ایضا.
در این قسمت دوم ، Iron Sky خلاقیت های آن پسر را در درون ما به نمایش می گذارد که همه چیز را تصور می کرد ، باعث می شود وجود بی پرده و بی رحمانه ای افتخار کند که وجود داشته باشد ، بدون این که خود را جدی بگیرد اما این اراده را برای ایستادن به عنوان سمبل بسیار جدی بگیرد.
نماد چیست؟ از نظر غیر متفقین ، متفاوت ، کسانی که با یک کمیک سینک دیگری برابر با صد نفر دیگر دست تکان نمی دهند یا یک "شاهکار" اصلی دیگر.

Iron Sky: The Coming Race - فیلمی b که به فیلم های علمی تخیلی قدیمی و قدیمی ادای احترام می کند
آیا این سینما ژانر است؟ قطعا. اما در پاسخ به چه ژانر دشوار است ، واقعیت این است که متعلق به کسی نیست بلکه متعلق به همه است ، به خصوص دهه 70 و 80 بلکه در کلاس های بزرگ ماجراجویی لوکاس و اسپیلبرگ پیروز می شود.
اشاراتی که به اسطوره وریل ایجاد شده توسط ادوارد Bulwer-Lytton در رمان با همین نام وجود دارد ، در واقع ضعیف تر از آنچه فکر می کنید هستند ، اما آنها یک قطعه دیگر در یک معمای بسیار شخصی و آنارشیست هستند.
Timo Vuorensola هرگز نتایج خوبی را برای Bo نخواهد داد

 

منابع : 

http://bookmark-template.com/story6372678/مدرن-فیلم

http://mediajx.com/story7445199/مدرن-فیلم

http://prbookmarkingwebsites.com/story4494539/مدرن-فیلم

http://dirstop.com/story5233409/مدرن-فیلم

http://socialmediainuk.com/story4942868/مدرن-فیلم

http://gorillasocialwork.com/story5238398/مدرن-فیلم

http://ztndz.com/story6732701/مدرن-فیلم

http://socialrus.com/story4664308/مدرن-فیلم

http://socialnetworkadsinfo.com/story5104139/مدرن-فیلم

http://socialmediastore.net/story5069470/مدرن-فیلم

http://bookmarkloves.com/story5137211/مدرن-فیلم

http://bookmarkbirth.com/story4881239/مدرن-فیلم

http://bookmarkstime.com/story6192628/مدرن-فیلم

http://bookmarkport.com/story5081761/مدرن-فیلم

http://getsocialpr.com/story5142147/مدرن-فیلم

http://bookmarkspring.com/story636556/مدرن-فیلم

http://gatherbookmarks.com/story6276210/مدرن-فیلم

http://bookmarkextent.com/story7117720/مدرن-فیلم

http://bookmarkrange.com/story7003989/مدرن-فیلم

http://bookmarkswing.com/story7111636/مدرن-فیلم

http://bookmarksknot.com/story7131048/مدرن-فیلم

http://bookmarkja.com/story7120413/مدرن-فیلم

http://letusbookmark.com/story6986314/مدرن-فیلم

http://altbookmark.com/story7114937/مدرن-فیلم

http://hindibookmark.com/story6994124/مدرن-فیلم

http://bookmarkshq.com/story6987548/مدرن-فیلم

http://nybookmark.com/story6279500/مدرن-فیلم

http://bookmarketmaven.com/story6270235/مدرن-فیلم

http://iowa-bookmarks.com/story6277328/مدرن-فیلم

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
taher kamali

عروسک های نامرئی: تریلر ، نقشه و بازیگران فیلم ، از اکتبر تا سینما

Pupazzi ingloria ، کمدی که ملیسا مک کارتی را در کمپانی عروسک های بسیار خاص می بیند ، 18 اکتبر به اتاق های ما خواهد رسید. بیایید تمام جزئیات فیلم را به کارگردانی برایان هنسون دریابیم.

عروسک های عروسکی زندگی کاملاً متفاوتی از آنچه در تصور پورپزی می توانیم تصور کنیم ، کمدی جدید جنجالی به کارگردانی برایان هنسون
عروسک ها همیشه به نظر نمی رسد بهترین دوستان برای فرزندان ما باشند ، به خصوص اگر مانند شخصیت های اصلی پاپاززی اینگلیا ، فیلم جدید به کارگردانی برایان هنسون باشند.
این کمدی در حقیقت ، گروهی از عروسک ها را با زندگی نسبتا سست و شخصیت های بسیار آتشین می بیند ، که زندگی مشترکی بین جنس ، مواد مخدر و مهمانی ها را در پیش می گیرند. در ایالات متحده ، به دلیل محتوای آن ، این فیلم برای کودکان زیر 17 سال که همراه با یک بزرگسال نیستند ممنوع شد.

شخصیت های متشکل از Pupazzi ingloria دو کارآگاه ، یک انسان و یک عروسکی هستند که برای تحقیقات در مورد یک قاتل اسرارآمیز فراخوانده شده اند. در دنیایی که انسانها و عروسکها با همزیستی مسالمت آمیز دارند ، در لس آنجلس ، یک قاتل تصمیم گرفته است تمام عروسکهایی را که بازیگران برنامه موفقیت آمیز باند Happytime Gang بودند ، که مورد علاقه مخاطبان جوان قرار گرفته است ، از بین ببرد. برای تعقیب جنایتکار مأمور کونی ادواردز ، همراه با همکارش فیلیپ "فیل" فیلیپس ، یک عروسک عروسکی خواهد بود. ما در تریلر فیلم ، دو شخصیت اصلی را که در حال بازی هستند ، می بینیم.

علاوه بر تریلر برای عروسک های شکوهمند ، پوستر را در اینجا نیز کشف کنید!


برای بازی در کارآگاه ادواردز ملیسا مک کارتی خواهد بود ، در حالی که در بازیگران کنار او الیزابت بنکس ، جوئل مک هیل ، مایا رودولف ، میچ سیلپا و رایان گول را پیدا خواهیم کرد. در کشور ما ، ماکیو کاپاتوندا که اخیراً در تلویزیون با سریال خود The Generi دیده می شود ، صدا را به آژانس فیلیپس وام می دهد.

عروسک های عروسکی قبلاً در تئاترهای آمریکا منتشر شده اند ، جایی که با موفقیت بسیار خوبی روبرو شده است. این فیلم در تاریخ 18 اکتبر در سینماهای ما با بازی Lucky Red آغاز به کار خواهد کرد. بین ابتذال ، صحنه های جنسی و رودخانه های مواد مخدر (پر زرق و برق) ، به نظر می رسد که پورپزی آنگلیایا نوید خنده زیادی را می دهد ، در گروهی از عروسک های واقعاً خاص.

آیا شما می توانید زندگی واقعی عروسک ها را که کودکان بسیار دوست داشته اند کشف کنید؟

 

 

منابع : 

http://bookmark-template.com/story6351978/دانلود-فیلم-و-سریال

http://mediajx.com/story7424600/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmark-dofollow.com/story6351568/دانلود-فیلم-و-سریال

http://prbookmarkingwebsites.com/story4474596/دانلود-فیلم-و-سریال

http://socialmediainuk.com/story4921963/دانلود-فیلم-و-سریال

http://ztndz.com/story6712209/دانلود-فیلم-و-سریال

http://dirstop.com/story5212609/دانلود-فیلم-و-سریال

http://opensocialfactory.com/story4056276/دانلود-فیلم-و-سریال

http://gorillasocialwork.com/story5218145/دانلود-فیلم-و-سریال

http://socialrus.com/story4644875/دانلود-فیلم-و-سریال

http://socialnetworkadsinfo.com/story5083598/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarkport.com/story5061503/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarkbirth.com/story4860452/دانلود-فیلم-و-سریال

http://getsocialpr.com/story5120958/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarkstumble.com/story606381/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarkstime.com/story6174843/دانلود-فیلم-و-سریال

http://gatherbookmarks.com/story6257465/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarkrange.com/story6983228/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarkextent.com/story7097839/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarkspring.com/story617684/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarkswing.com/story7091330/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarksknot.com/story7110214/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarkja.com/story7100033/دانلود-فیلم-و-سریال

http://altbookmark.com/story7094684/دانلود-فیلم-و-سریال

http://letusbookmark.com/story6965825/دانلود-فیلم-و-سریال

http://hindibookmark.com/story6973804/دانلود-فیلم-و-سریال

http://trackbookmark.com/story6907508/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarkshq.com/story6967251/دانلود-فیلم-و-سریال

http://nybookmark.com/story6260231/دانلود-فیلم-و-سریال

http://bookmarketmaven.com/story6251433/دانلود-فیلم-و-سریال

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
taher kamali

The Goonies: نقد و بررسی فیلم توسط ریچارد دونر

به مناسبت بازگشت به سینما ، بررسی ما از یک شاهکار ژانر: The Goonies ، به کارگردانی ریچارد دونر و تهیه کنندگی استیون اسپیلبرگ است.

سال 1985 یک سال فوق العاده استثنایی بود. از نظر سینمایی ، این سال فیلم های بسیار خوبی بود که به یک فرقه واقعی تبدیل شد: از راکی ​​چهارم - چالش اسطوره ای بین غرفه ایتالیایی و غول روسی ایوان دراگو - تا باشگاه صبحانه و بازگشت به آینده ، بدون فراموش کردن لیدیهاوک یا رمبو 2 - انتقام جویی. با این حال ، در میان معدود موارد ذکر شده ، یکی وجود دارد که به ویژه در سینمای ژانرهای بعدی تأثیر گذاشته است و به حدی است که میراث آن امروز در تولیدات فعلی فیلم و تلویزیون مشهود است. بیایید در مورد The Goonies صحبت کنیم ، فیلمی ماجراجویانه به کارگردانی ریچارد دونر در سال 1985 توسط یک موضوع توسط استیون اسپیلبرگ و فیلمنامه ای از کریس کلمب.

گونی ها در تاریخ 9 ، 10 ، 11 دسامبر برای اولین بار در 4K به سینماها برمی گردند
Goonies: فیلم ماجراجویی برای پسران برتر
صحبت در مورد فیلم بعد از تقریباً سی و پنج سال و تجزیه و تحلیل آن در بحرانی ترین جنبه ها می تواند عملی بسیار تقاضا باشد ، خصوصاً اگر شما به شدت با یک داستان و شخصیت هایی که شریک رشد هستید گره خورده باشید. Goonies بیش از هر چیز یک فیلم سرگرمی عالی برای کودکان و به همین دلیل برای خانواده ها است ، اما در زیر نورپردازی سبکی و طنز عمق وجود دارد که آن را به یک رمان واقعی فیلم / آموزش تبدیل می کند.

شخصیت های اصلی داستان گروهی از دوستانی هستند که در محله ای در شهر آستوریا ، اورگان به نام Goon Dooks زندگی می کنند - از این رو نام Goonies یا goony (عامیانه آمریکایی) به معنای بازنده است. این گروه متنوعی از میکی والش و برادر بزرگترش برند تشکیل شده است که به ترتیب توسط شان آستین و جوش برولین ، دهان شلخته (کوری فلدمن) ، چانپس دست و پا چلفتی (جف کوهن) ، داده های فناوری 007 (جاناتان کوان) بازی می شوند. دختران اندی (کری گرین) و استف (مارتا پلیمپتون). هنگامی که در اتاق زیر شیروانی والش ، پسران سرنخ گنجی بی ارزش را که در نزدیکی شهر پنهان شده است ، پیدا می کنند ، این گروه به جستجوی ماجراجویانه ای برای گالن ویلی لورو ، یک دزد دریایی قرن هفدهم می پردازند که بدون هیچ اثری ناپدید شد. درگیری تصادفی با باند جنایتکار Fratelli ، متشکل از Mamma Fratelli ، Francis ، Jake و Sloth روبرو ، اما خوب Sloth ، Goonies مجبور به فرار از پاشنه های خود می شوند و همزمان گله هایی را که در طول مسیر با آنها روبرو می شوند ، به چالش می کشند.

The Goonies: خلاصه سینمای نوجوان استیون اسپیلبرگ
علیرغم کارگردانی توسط ریچاد دونر - کارگردان فیلمهای بی شماری از دهه 80 مانند سوپرمن (1978) ، لیدیهاوک (1985) ، لتال سلاح (1987) و S.O.S. Ghosts (1988) - این فیلم استیون اسپیلبرگ را از همه منافذ بیرون می برد. و همچنین E.T. - پارک فوق العاده زمینی یا ژوراسیک یا جدیدترین بازیکن آماده یکی ، عنصر جوانی به عنوان یک استعاره فعال برای آینده در نظر گرفته شده است. با تقسیم رشته روایت در چندین مضمون ، می فهمیم که گونی ها به طور ناخودآگاه رانده می شوند ، در جستجوی گنج ، با میل به همیشه ماندن در کنار هم و ترک خانه های خود - پروژه بزرگ تجدید محله در واقع در Goon Docks و خانواده ها قرار دارد. اعلان اخراج را برای ایجاد فضای جدید و عظیم تجاری دریافت کرد. Goonies بالاتر از همه قدرت گروه و احساس دوستی در خالص ترین و معتبرترین حالت آن است. ماسک طعنه آمیز ، طنز و گاه ناشایست که کل فیلم را فرا گرفته است ، در برخی صحنه های خاص ، قادر به خنک کردن و نشان دادن شخصیت احساساتی فیلمی است که اسلحه اصلی آن را در دوستی واقعی می بیند. اگر حتی یکی از آنها در کنار آنها نباشد ، ممکن است Goonies نباشند.

صحنه های فرقه ، سناریو و موسیقی: فیلمی بی انتها

با وجود بزرگسالی ، The Goonies فیلمی است که هرگز جوانی خود را از دست نداده است. این فیلم که حتی مورد استقبال شدید نسل های جدید قرار گرفته است ، همچنان نمونه ای کامل از سینمای ژانر است. در حقیقت ، چیزی از دست نمی رود: یک داستان ساده اما بلافاصله فراگیر ، مضامین مهم و همیشه جاری - عشق اول نوجوانان ، مبارزه با قلدری ، عشق برادرانه و خانوادگی فوق الذکر ، اعتماد ، قدرت گروه ، میل به ظهور. در فیلمی به کارگردانی ریچارد دونر و به نویسندگی کریس کلمبوس ، پدر دو هری پاتر و خانم دوبیت فایر ، عناصری وجود دارد که آن را به یک محصول فیلم بی موقع تبدیل می کنند. غیرممکن است که قبل از هر چیز صحنه هایی را که به تاریخ تبدیل شده اند فراموش کنیم: در میان بسیاری دیگر صحنه افتتاحیه فیلم را ذکر می کنیم که شامل باند فراتلی است که از پلیس محلی در خیابان های آستوریا فرار می کند یا رقص شکم تکه ، یا حتی بازجویی خنده دار از دومی که توسط سه جنایتکار گروگان گرفته شده است ، یا ترجمه نادرست فوری دهان به خدمتکار فقیر و غافل از والش ، روزالیتا مکزیکی. سناریوگرافی فیلم نیز تأثیر بسیاری دارد ، به ویژه تونل های زیرزمینی ، ارگانی که از استخوان های انسان ساخته شده اند و کشتی قایقرانی نمادین ویلی لورو ، جهنم: چند نفر دوست داشتند از آن سوار شوند و آن را از سخت گرفته تا تعظیم کاوش کنند؟

سریال عاشقانه سریال Goonies Sean Astin

حتی موسیقی متن فیلم The Goonies نیز قطعاً کم نیست: در بخش های سازهای آن توسط نوازنده دیو گروسین - برنده اسکار برای میلاگرو توسط رابرت ردفورد - که بخشی از سیندی لاوپر را هم در این فیلم و هم در یک فیلم پخش می کند ، می بیند. موزیک ویدیو مخصوصاً برای تبلیغ آن ساخته شده است (می توانید با کلیک کردن اینجا کلیک کنید). خلاصه اینکه ، یک شاهکار از روند ، سنگ بنای ژانر فیلم خستگی ناپذیر است که قادر است چندین نسل را با هم متحد کند: از نوستالژیک گرفته تا اهرمهای جوان که علی رغم تحولات اجتناب ناپذیر فرهنگی و اجتماعی ، هنوز هم می توانند رابط کاربری داشته و شور و شوق پیدا کنند.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
taher kamali

دور: بررسی فیلم توسط جیانی دی گرگوریو

جیانی دی گرگوریو برای یک کمدی برای عشق ، لنتانو را با Ennio Fantastichini و جورجیو کلانژلی نوشت ، کارگردانی و بازی کرد.

با حقوق بازنشستگی ایتالیایی می توانید خیلی خوب در هر نقطه دنیا زندگی کنید. به جز در ایتالیا. با این وجود متغیرهایی برای محاسبه وجود دارد. آب و هوا و بلایای طبیعی. افزایش یا کاهش ارزش پول. مالیات ، که اگر با یک شهروند کشوری که در آن زندگی می کنید ازدواج نکنید ، باز هم باید پرداخت خود را ادامه دهید. همه ملاحظاتی که Giorgetto ، Attilio و Il Professorore قبل از قرار دادن چمدان خود روی شانه ها و ترک خانه خود برای همیشه باید به خوبی تعادل برقرار کنند. پس از آن با هواپیما ، از طریق دریا ، با پای پیاده. هنوز هیچ چیز در مورد سرنوشت سه شخصیت اصلی که در تلاش برای تغییر زندگی خود در پیری تغییر نکرده اند ، تصمیم گرفته شده است ، تمام موقعیت های متناقض ، سرگرم کننده ، پوچ و در عین حال واقعی را در کمدی دور از ذهن نشان می دهد.

این جیانی دی گرگوریو است که موضوع را می نویسد ، آنرا در فیلمنامه گسترش می دهد و نقش آن استاد یونانی و لاتین را بر عهده می گیرد که سالها به پسران آموزش داده بود. و ، در یک ماجراجویی نه چندان دیوانه وار ، او جورجیو کلانژلی و Ennio Fantastichini ، آخرین آزمایش خود را قبل از عزیمت در دسامبر سال گذشته 2018 ، احضار می کند ، واقعاً برای آخرین سفر و بی دغدغه در لباس سیتروتونی ، خانگی و آماده آماده است. پارچه های دوست داشتنی

دوری - دوستان نوار با آنها برای رفتن به یک سفر طولانی ، بسیار دور ، 
در دور دور است که سه گانه بین تصمیم به ترک ، آمادگی برای چشم انداز پیر مسالمت آمیز تر و شک و تردیدها و افکار دوم که در پایان ، همیشه می تواند به ضرب و شتم برسد. سه گانه جادویی که از روم مرکزی Trastevere گرفته تا محیط پیرامون Tor Tre Teste ، زندگی می کند و آن را به سادگی و خلوص زندگی می کند ، همدلی حتی در بزرگترین دشواری ، که می تواند شما را بخواهد ، در بیشتر مواقع غیر از این ، بخواهید که آن سرمایه را پشت سر بگذارید. دوست داشتنی و متنفر بودند ، اما با این وجود ، بدون آن کاری غیرممکن است.

همانطور که غیرممکن است ، با اصالت داستان و بازتاب های آن ، شوخی ها و تعبیرات صمیمانه و کم نور از شخصیت های اصلی ، قرار نیست با شخصیت های سه شخصیت گره خورده ، با همدلی با مهربانی ناشی از سن ، از نقص هایی که اکنون بعید به نظر می رسد ، گره خورده باشید. آنها می توانند تغییر کنند ، اما هنوز هم تلاش می کنند به بهترین شکل ممکن تلاش خود را انجام دهند. همگام سازی در مفسران De Gregorio ، Fantastichini و Colangeli که باعث می شود کیمیاگری استادشان ، آتیلیو و Giorgetto درخشان باشد ، به عنوان دوستان محله ای که ما می دانیم همیشه می توانیم آماده را پیدا کنیم تا در نوار منتظر ما باشند. چه کسی با ما در مورد فرصت ها و آینده خیال می کند ، که با آنها سعی می شود هر بار زندگی خود را سازمان دهی و زندگی خود را بچرخاند ، اما این نیز خوب است که بداند که شما مانند یک نجات در وسط دفاتر پست تنها با یک زندگی امن ، نزدیکی دارید. کارگر و بارگیری میوه در ساعت چهار صبح.

دور - اثری که برای آن غیرممکن نیست که بخواهیم دور ، 
در تشریح مردم و عادت های شخصیت های پیش رو ، داستان یک صراحت را بیان می کند که هیچگاه طعنه آمیز و طعنه آمیز و هرگز لزوما شوخ نیست. این خوشحالی است که می توانیم با شخصیت ها وقت بگذاریم که Far Away امیدوار کننده ترین مؤلفه خود را پیدا می کند ، حقیقت فیلمی که طی یک هفته دانش جدید و پیش بینی عمیق تری را ارائه می دهد که در آن کجا بماند و چه سهمی را داشته باشد تا بتواند داشته باشد. واقعاً به زندگی خودشان و کسانی که به ما نزدیک هستند ، می پردازیم.

از آنجا که با حداقل حقوق بازنشستگی ، به طور مداوم کاهش می یابد ، مطمئناً نمی توانید زندگی کنید ، اما اگر می دانید شخصی را دارید که می توانید روی آن حساب کنید آسان تر می شود ، اگر مکان خود را برای اشتراک گذاری با کسانی که هر روز در آنجا هستید ، داشته باشید. و از همه مهمتر ، وقتی فرصتی دارید که واقعاً شخص دیگری را تغییر دهید ، بدون آنکه بخواهید چیزی را در عوض دریافت کنید. دور با کمدی طنز را تعقیب نمی کند ، اما این خودجوش ترین خنده ای را که یک فیلم می تواند آرزو کند ایجاد می کند. اثری با چنان قلب بزرگی که شما نمی توانید به آن عشق ورزید ، آنچه را که همه در نهایت تلاش برای این سه پیرمرد سرگرم کننده ، قابل تحسین انجام می دهند.

دور ، تولید شده توسط بی بی فیلم - Le Pacte with Rai Cinema ، در تاریخ 5 دسامبر در سینما ها خواهد بود که توسط پاترونو توزیع شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
taher kamali

بسترهای نرم افزاری (الهویو): بررسی

مدینه فاضله ای که می تواند از این همبستگی خود خواسته شود ، خود روح روحانی نیز به شما می دهد: وحشتم وان.

همبستگی خودجوش. مفهومی زیبا ، ایده آل به عنوان آرمانشهر ، متعلق به رویائی است که ، به همین ترتیب ، به حالت تعلیق در خواهد ماند و هرگز به روز نخواهد شد. شاید. احتمالا. سیستمی که می تواند تمام سیاره را به سمت صلح سوق دهد ، که می تواند پویایی یک قرارداد اجتماعی را که هنوز هم طبقه های بالا و پایین را می بیند ، تثبیت کند ، کلاس هایی که در لوکس و رفاه قرار دارد ، در حالی که به مردم اجازه می دهد مردند ، انسانها را در گودالها قرار می دهند. و خود Fossa همان مکانی است که شما در آن زندانی هستید. با انتخاب یا برای جرم مرتکب شده است. گودال به عنوان پاک کردن شرارت و منبعی برای تعلیم و تربیت است که با این حال ، نمی توان از آن استفاده کرد ، مگر از طریق همبستگی خود به خودی که به خیالات خیالی بازگردد.

با این حال کسی در مورد این آب و هوا فکر کرده است. او موفق شد آن را به دنیا بیاورد ، آنرا ساختاربندی کند ، آنرا عملی کند و فیلمی بسازد که کاملاً نکته را به تصویر بکشد. و این تنها می تواند یک سناریوی ترسناک باشد که دیوید دسولا و پدرو ریورو در فهم عدم توانایی در ایجاد یک سیستم هماهنگ که می داند چگونه خود را اداره کنند ، خود تنظیم کنند ، خود تدوین کنند و رضایت خود را حفظ کنند ، با The Platform به کار خود پایان دادند. اما مهمتر از همه ایمنی همه. مکانی که هیچ کس از آن عقب نمانده است. اما ، حتی بیشتر ، جایی که هیچ کس خود را به سمت خالی نمی اندازد.

بسترهای نرم افزاری - از همبستگی خود به خودی گرفته تا غریزه قتل ، فیلمبرداری
زیرا در حقیقت این سه نوع از افراد هستند که گودال را جمع می کنند. کسانی که در بالا هستند ، آنهایی که در زیر هستند و کسانی که سقوط می کنند. گورنگ (ایوان ماساگوئه) که به میل خود در این نوع زندان عمودی قرار داشت ، میل به ترک سیگار و یکی از کلاسیک ترین کتاب های ادبیات جهان ، دون کیشوت از لا مانچا را با خود به همراه آورد. از آنجا که می توان یک شی را نگه داشت ، اما مطمئناً افرادی نیستند که با آنها رمانی داشته باشند ، مناسب ترین نوع برای پیت. تعداد نامحدودی از سطح و به ازای هر نفر ، فقط دو نفر در هر لات. یک سکوی منفرد و مربعی ، یک غذای برای همه و از بالا شروع می شود تا به پایین ترین طبقه برسید.

سیستم توزیع مواد غذایی که قواعد رفتاری یا هر نوع تحریک نسبت به کسانی که از سطح خود پایین تر هستند را در نظر نمی گیرد. زیرا هر ماه این تعداد تغییر می کند و ممکن است خودتان را برای مدت طولانی در حال تغذیه نبینید و در آن قانون نهایی فقط به خوردن یا خوردن تبدیل می شود. به معنای واقعی کلمه. در فعال سازی مرکز خود مدیریتی عمودی The Platform ، کهن ترین استعاره وجود همان چیزی است که در انسان غاصب و قتل در انسان زنده می شود. کشته شدن کشته نشود ، شکنجه نشود تا شکنجه نشود. این کار با گودبرداری فراتر از آن ، کارگردان Galder Gaztelu-Urututia در حال نشان دادن انزجار است که مردم ، حیوانات در طبیعت ، قادر هستند.

بسترهای نرم افزاری - وقتی انزجار و ترس بسترهای نرم افزاری را می گیرد ، قالب های سینمایی
روانشناسی اجتماعی به بخشی از این بازی سادیستی تبدیل می شود ، که در محدودیت معماری و آزادی نامحدود خود به دنبال امید به آگاهی است که باید از بیرون سرچشمه بگیرد ، از تمدنی که توانسته است تکامل یابد ، اما این فرصتی را از دست نمی دهد. تا بتوانیم به سرعت به وحشی ترین نفس خود برگردیم. دایره شرور ، در آنجا که تسلط بر آن قاتل نیست ، جایی که چاقو نیست ، اسلحه های اشاره ای یا اشیاء تیز که مردم را به سمت منزجر کننده ترین و ظالمانه ترین اعمال سوق می دهد. این ترس است که حاکم بر هر سطح سکویی است که خون را با وحشت و راه مقابله با آن می کشاند.

در یک فیلمنامه که هرگز ضرب و شتم را از دست نمی دهد ، که در آن هر لایه ای در هر قدمی از وحشیگری که در آن به پایان می رسد به طرز فجیع منقضی می شود ، نهایت استفاده را می کند ، این سکوی بازتابی را ادامه می دهد که سینما در یک هراس مداوم خود برای یک فردا بدون رونق تکرار می کند ، بدون پشتیبانی ، بدون غذا. جامعه ای از فردا ساخته شده برای فیلم فیلمی که داستان در آن به روشی کاملاً واقعی وارد شود ، بسته و در عین حال نبوت ساخته است ، که ناراحتی ، ناراحتی ، طرد شدن برای آنچه دوست داریم تا این حد از ما دور باشد ، همراه با آن است. مجبور شود تمام آنچه در The Platform به صورت خودجوش باقی می ماند ، انزجار ، شرم و دردی است که وقتی یک فیلم واقعاً قادر به صحبت کردن است ، شما را آزار می دهد. و وحشت Galder Gaztelu-Urututia نه تنها از کلمات برای انجام این کار استفاده می کند بلکه فریاد و فریاد کسانی را می خواهد که می خواهند خود را از آن زندان جدا کنند. خود را پرتاب می کند تا بمیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
taher kamali

احکام حوزههای در برابر جان لنون: بررسی فیلم

احکام حوزههای علیه جان لنون یک مستند بسیار سیاسی است ، با میل تقریبا وسواس انگیز برای گفتن آن دوره از تاریخ آمریکا.

از نماد گرفته تا فعال. از خواننده گرفته تا نمادی از یک فرهنگ ، یک سیاست ، یک احساس. این جان لنون بود؛ بنابراین اجتناب ناپذیر است که ما در مورد یکی از اسامی که بیش از همه نماینده ضد فرهنگ است ، صحبت کنیم ، تا از تاریخ و تأثیر آن بر جامعه آمریکا و جهان بگوییم. این فیلم بر دوره ای خاص در ایالات متحده علیه جان لنون (2006) ، مستند دیوید لیف و جان شینفلد ، یعنی تبدیل از آیکون "ساده" به فعال ، که بین سالهای 1966 و 1977 است ، متمرکز شده است. تحول

ایالات متحده علیه جان لنون ایالات متحده علیه جان لنون: این فیلم مستند درباره مردی است که یک فعال می شود
در مورد دوره بیتل صحبت های زیادی نشده است ، دوره یوکو اونو تمرکز است ، آهنگهای خرابکارانه که او در آن صلح را تحسین می کرد در حالی که نیکسون در مورد جنگ ویتنام فکر می کرد. لنون با موهای بلند خود ، با عینک های خود به سبک لنون ، با قاطعیت وارد دهان جوان آمریکایی ها و فراتر از آن می شود ، که معتقد به عدم خشونت ، آزادی ، عدم امکان یک جنگ عادلانه اما در عین حال در لیست سیاه نوشته شده اند. دولت آمریکا به عنوان یک خرابکار خطرناک است. پس از سالها سکوت ، "مردم" موفق به واکنش نشان می دهند ، تا صدای خود را بلند کنند. با تشکر از یک خواننده و یک مجری می آموزد که فرصتی وجود دارد ، یک جایگزین برای سیاست نیکسون.

جنگ ویتنام ، سرکوب های پلیس در هنگام تظاهرات و تظاهرات ، فقدان دموکراسی واقعی زخم های چرکی می شود و جان لنون به عنوان نقطه آشکار / پیوستگی میان جنبش پاسیفیستی و افکار عمومی آشکار می شود. یک موج "عشق" در اطراف این مرد ایجاد می شود اما به ناچار یک نفرت غیرقابل درک و اجتناب ناپذیر از او رشد می کند که منجر به قتل باورنکردنی او می شود زیرا او توسط یک طرفدار خود کشته می شود: مارک چاپمن.

، ایالات متحده علیه جان لنون لنون بین مبارزه و عشق
8 دسامبر 1980؛ این یک تاریخ مهم برای ضد فرهنگی و موسیقی است: قتل آن اجتناب ناپذیر است و ارزش نمادین را بدست می آورد. لنون خواسته های بخشی از آمریکایی ها را که خواستار تغییر بودند ، پایان جنگ ها و ریاکاری های سیاسی در پشت آمریکا ، ملتی که غنی و متکبر و متشکل از نابرابری ها و تفرقه ها بود ، مجسم کرد. بنابراین مرگ او نشان دهنده تلاش برای پوشاندن ضد فرهنگ است. ترور او یکی از دلایل آمریکای امروز است ، البته شگفت انگیز ، اما با تضادهای حتی آشکار تر ، به رهبری یک مرد دیوانه ، بدون کیفیت ، بدون اخلاق یک رهبر سیاسی و دولتمرد.

احکام حوزههای در برابر جان لنون ، او مطالب جدیدی را به روی پرده می آورد ، عکس هایی از رپرتوار که از آنها می توان وضعیت فرهنگی آن سالها را درک کرد. حرکات آن سال ها گفته می شود ، و گوش دادن به خاطرات آن روزها از دست شخصیت های اصلی. جری روبین ، ابی هوفمن ، آنجلا دیویس ، بابی سیل و بسیاری دیگر که با آنها مصاحبه شده است ، از آن لحظه ها توضیحاتی را ارائه می دهند ، و توضیح می دهند که چه کسی تاریخ را می سازد ، چه کسی وقتی برای جنگیدن وجود دارد ، در اول حضور داشت. خط. این دو کارگردان توجه خود را به روابطی که لنون با آنها داشته و تلاش دولت نیکسون و اف بی آی برای سکوت او و اخراج وی از کشور متمرکز شده اند ، همانطور که برخی از "دشمنان" او در آن زمان گواهی می دهند.

همه ما می گوییم به صلح فرصت تبدیل می شود
همه ما می گوییم به صلح فرصت تبدیل می شود
بیا

احکام حوزههای در برابر جان لنون او بسیار سیاسی است ، با تمایل تقریباً وسواس انگیز برای گفتن آن دوره از تاریخ آمریکا ، اما همچنین تلاش برای صحبت در مورد امروز ، آنچه اتفاق می افتد و چگونه ، به تعبیری خاص ، دوره هایی وجود دارد و منابع تاریخ که انسان از آن اندک آموخته است. اما همچنین عشق وجود دارد ، یکی بین جان لنون و یوکو اونو که کنار هم تا آخر جنگیدند ، و به انتقاداتی که آنها هدف قرار دادند گوش ندادند - اول از همه یکی که او زن را مسئول انحلال این گروه دید. علاوه بر بازسازی تاریخی ، فیلم هایی که قبلاً دیده نشده از این دو ماه عسل نیز وجود داشته باشد: ما از تصویر تاریخی - تصویر آن زوج در رختخواب - برای ورود به "چین" های رابطه آنها خارج می شویم. بنابراین مستند هر دو لنون پرشور ، مصمم را بیان می کند ، اما همچنین یک شخص دلپذیر و مهربان را نشان می دهد. این هدف این است که برای کسانی که در آن دوره زندگی نکرده اند ، مردی را که از تخریب اسطوره که خود او جزئی از Beatles بود ، نترسد ، برای زندگی جدیدی نمایان کند ، که از شهرت خود برای کار در ساخت و ساز استفاده کرد. صلح

 ، ایالات متحده علیه جان LennonU.S.A. علیه جان لنون: داستانی که ما به آن نیاز داریم
احکام حوزههای علیه جان لنون یک فیلم مستندی است که به کسانی که نمی دانند می آموزد ، که قلب کسانی را که در آن دوره زندگی می کردند گرم می کند و نشان می دهد جان لنون چقدر مهم است. همه چیز دقیقاً در آن فینال نهفته است که نشانگر عشقی است که آمریکا (نه شخصی که علیه آن) از طریق هوشیار تشییع جنازه برای او احساس کرد. پارک مرکزی لنون را افتخار می کند و عزادار می شود ، چهره حاضران با اشک ریخته می شود ، غمگین می شود زیرا کسی است که توانسته است دیگران را بگوید آنچه را که بسیاری احساس کردند و می خواستند ترک کنند. این احساس در کنار هم ، میل به جنگ برای یک مأموریت مشترک ، برای آزادی تبدیل به پرتره می شود ، عکس لحظه ای از نسلی که چهره تظاهرکنندگان امروز ، کم و بیش جوانانی را که ایمان آورده و دنیای بهتری می خواهند به دست می آورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
taher kamali

کریسمس اول: نقد و بررسی فیلم توسط Ficarra و Picone

فیکارا و پیکون به سینما برمی گردند و این کار را با ایل Primo Natale ، سفری به سال صفر ، بین خودخواهی و دعا ، معجزه و خنده انجام می دهند.

در سال 2017 با صرفه جویی در روز در روز L '، Ficarra و Picone به بهترین شخصیت های خود در گیشه ایتالیایی رسیدند. یک موفقیت بزرگ ، که قدرت طنز دوقلوی را تأیید کرد و او را به بزرگترین موفقیت سینمایی در حرفه خود سوق داد ، باعث شد تا آنها در جایگاه اول در گیشه آن سال قرار بگیرند ، با یک مجموعه کل که تقریباً یازده میلیون یورو را لمس کرد. . هنگامی که چنین موفقیتی برای سرمایه گذاری شخصیت های اصلی خود وجود دارد ، همیشه اضطراب حامله با انتظارات و تمایل به لزوما غلبه بر آن نیست ، اما حداقل برابر است با نتایج کار قبلی برای وزن دادن به آینده ، به یک فشار غیرقابل انکار برای مقابله با نواقصی که می تواند منجر شود از شغل بعدی مشتق شوید و این کار را انجام دهید ، شاید با خیال راحت با تخیل.

این دقیقاً اتفاقی است که در مورد زوج طنز رخ داده است ، با شرکتی که آنها تصمیم گرفتند پس از تابستان این فیلم را به عهده بگیرند و آنها را به یک دنیای کاملاً متفاوت و در یک ژانر کاملاً متفاوت و در یک فضای کاملاً متفاوت منتقل کردند. سفر زمانی است که در واقع اولین کریسمس با مکانی دوردست سروکار دارد ، سنتی که باید خود را یکسان تکرار کند ، در حالی که سرنوشت و شخصیت های شخصیت ها تغییر می کنند. دور شدن از کمدی سخت و ناب ، آلوده به بافتها ، شهودها و گزینه هایی که موارد روایت و تأثیرات مربوط به آنها را در این فیلم گسترده می کند ، فیکارا و پیکون یک فیلم خانوادگی را به نام همزمانی مبتکرانه و پالایش می سازند. ماجراجویی ، گسترده تر کردن افق و افزایش حجم عدم اطمینان در پشت سر گذاشته شود.

کریسمس اول - بازگشت به سال صفر اولین کریسمس 
کریسمس اول کمتر از سال صفر ، در دوره تولد قریب الوقوع عیسی ، در روزهای نزدیک به احتمال رسیدن به سرزمین منجی است. اما این با افتتاح مستقیم بیش از هزار سال پیش نیست که فیلم شروع به انتخاب ترفند جنبش در زمان و مکان می کند فقط پس از نمایش دزد بی دقتی فیکارا و کلیسای ساده لوح و بد اخلاق پیکون. تقابل ها ، تصادفی بودن حوادثی که باعث می شود آنها در یک گوشواره وارد شوند و آن را در آن طرف جهان قرار دهند ، از تقویم جهانی است که فقط چند لحظه بعد از آن شروع می شود.

غوطه ور در خیابان های گرد و غبار یک جامعه در قیام ، آماده شده اند تا سرشماری و شیدایی بی پروا قاتل هرود (ماسیمو پوپولیزیو) ، شیطان و فرشته ، شر و خیر را تجربه کنند ، آنها مجبور می شوند با هم جمع شوند تا آن خانواده کوچک را مستقیماً به بیت لحم بیابند و از ویرجین سؤال کنند. ماریا برای برگرداندن آنها ، اما نه قبل از آموختن هر دو کمی بیشتر به معجزات اعتقاد داشته باشد که مردم قادر به انجام آن باشند.

کریسمس اول - رویای کریسمس فیکارا و پیکون اولین کریسمس ، سینماتوگرافی
مطمئناً با تحسین شجاعت و کار سینمایی دوتایی سیسیل ، تجربه ایل پریمو ناتاله نزدیک شده است. خواست یک زوج تلفیق ، بصیرت در تماشای مخاطبان خود و به راحتی قادر به تماشای تماشاگران کم و بیش پراکنده برای چند ساعت است که این امکان را فراهم می کند تا آرامش یک کمدی امن تر از آن عبور کند تا عملیاتی را انجام دهد که از قبل ذاتاً با خود به همراه دارد. ، موانع شما از مکانها ، گرفته تا سناریوها ، عبور از لباس و رسیدن به رسیدگی به جلوه های ویژه برای صحنه های بسیار خواستارتر از داستانهای خطی که فیلم های قبلی را مشخص کرده بودند.

حتی خود ایده ، توسط فیلمنامه نویسان Nicola Guaglianone و Fabrizio Testini پشتیبانی می شود ، اگرچه این تمرین بازگشت به گذشته را انجام می دهد که در حال حاضر کار می کند همانطور که ما فقط گریه می کنیم - در اینجا ، آسان ، پاسخ با کمدی کاملاً عالی با Massimo Troisi و روبرتو بنینی - که فعال شده بود ، با جسارت آشکار می شود تا داستانی را وارد اتاق کند که نباید با آداب و رسوم یک فیلمبرداری از پیش تعریف شده یا سینمایی که متفکرانه متوقف شده ، ارتباط برقرار کرده و خود را به روشی متفاوت متوقف می کند. یک سینمای ایتالیایی که جرات دارد حتی از سمت تخیل خود نیز بکاهد و از آن استفاده کند ، خطر شکست را نیز به دنبال می آورد ، اما به خاطر آرزویی که در انجام این کار دارد برنده می شود.

کریسمس اول - بین ستاره های دنباله دار و هدایای نیمه اهدا شده

پس از این ، چه اتفاقی می افتد ، دقیقاً برای شخصیت های Ficarra و Picone ، که با ایل Primo Natale به طور متناوب کمدی خودجوش و اجتناب ناپذیر خود را با تکنیک هایی که اغلب اجازه نمی دهد فیلم برای حفظ پایدار دامنه لطیفه و شوخی های روایی خود باشد. ظهور و سقوط که در موفقیت کل فیلم تأثیر می گذارد ، که البته ناعادلانه نیست که متوجه تعهد در ترسیم ساختار دایره ای داستان نشوید ، درج عناصر محوری که برای جمع شدن در کنار هم قرار می گیرند ، تمام نقاط پراکنده در هنگام آشکار شدن کمدی. و میل به اینکه بتوانیم در مورد زندگی معاصر خود ، به همراه رذیلاتی که همیشه ما را در زندگی غافل می کند با مخاطبان صحبت کنیم. مخصوصاً در کریسمس.

هدیه ای که در وسط آن وجود دارد ، اما تأیید همدستی دوتایی را نشان می دهد که تقریباً به بیست و پنج سال کار خود رسیده است ، و کسی که می تواند با داشتن کارگردانی یک ماسیمو پوپولیزیو در هرود بی حوصله کارگردانی کند ، دیوانه وار در حرکات مینیمالیستی خود ، کاملا جذاب حتی در نشستن در جدول در حالی که منتظر است شماره اش به دست بیاید تا یک بنگو ایجاد کند. کریسمس اول به اندازه ستاره دنباله دار روشن نخواهد بود که نشانگر مسیر صحیح است ، اما همیشه می تواند نوری باشد که باعث می شود برخی از مؤمنان و کافران اندکی امید و آرامش پیدا کنند.

اولین کریسمس که توسط شرکت ترامپ با مسئولیت محدود تولید شده است ، در تاریخ 12 دسامبر در سینماها خواهد بود که توسط Medusa Film توزیع شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
taher kamali

چه اتفاقی برای برنادت افتاد؟ - بررسی فیلم با کیت بلانشت

چه اتفاقی برای برنادت افتاد؟ (2019) به نظر می رسد که ریچارد لینکالتر مهارت نویسی خود را از دست داده است.

چه اتفاقی برای برنادت افتاد؟ اما چه شد ، مهمتر از همه ، برای سینمای ریچارد لینکلاتر؟ خوشبختانه ، سؤالی که مطلقاً قابل طرح نیست. این کارگردان و فیلمنامه نویسان آمریکایی تنها از سال 2014 ، سال ماموت و تعهد حیاتی او برای رشد ، روایت و واقعیت شخصیت اصلی وی در Boyhood به روی پرده سینماها روی پرده سینماها قرار گرفته است ، از فیلم های بی دقتی دهه 80 گرفته تا اشک. پدران ، به بیننده این اجازه را دادند که سینمای خود را در تعجب و شگفتی های کوچکی که همیشه از آن توانسته است ، لذت ببرد. همه می خواهند چیزی داشته باشند و Last Flag Flying از دو روند در فیلمبرداری Linklater آینه می بخشد که طراوت و احساسات آن را در بر می گیرد. یکی سبکی حیاتی در رویاهای جوانی ، و دیگری وزن از دست دادن با اشتراک گذاری سبک می شود.

چه اتفاقی برای برنادت افتاد؟ به نظر می رسد نویسنده آمریکایی قادر به درک هرگونه ظرافت و دقت در نوشتن نیست که در چند سال گذشته لطف خلاقیت وی را برجسته کرده است ، در یک کراس روایت ، از شخصیت ها و ساخت تاریخ. ، که در تقسیم آن به دو کلان بزرگ متراکم می شود و به مرکز دقیقی که قرار بود از دو نیمه داستان عبور کند ، فرو می رود. حکایتی که مانند فاجعه طبیعی که به خانه همسایه شخصیت اصلی حمله می کند ، اثری را لکه دار می کند که از نبوغ کیت بلانشت برنادت استفاده می کند تا در سردرگمی انرژی تولیدی خود ، به هم بخورد ، سریع منابع خود را تخلیه کند و از هرگونه خالی باقی بماند. نگاه مبتکرانه

چه اتفاقی برای برنادت افتاد؟ - دو اثر متفاوت ، یک فیلم متناقض منفرد چه اتفاقی برای برنادت افتاد؟
این بحران چند ساله است که در آن ، معمار برنادت فاکس (بلانشت) به طور مداوم در معرض خطر قرار دارد تا به عنوان نیروی محرکه برای فیلم ریچارد لینکلاتر ، بر اساس رمان ماریا سمپل که در سال 2012 منتشر شد ، عمل کند. از آثار ویران شده خود ، زن خود را به طور مورب به مادری انداخت و جامعه شناسی نه چندان پنهانی ، همیشه آماده ، برعکس ، فرار از مردم و حتی قادر به مدیریت حتی ابتدایی ترین تعامل ها نیست. تنها دختر بی (ایما نلسون) تنها چیز ارزشمندی در زندگی خود باقی مانده است ، که با این وجود شاهد باز شدن اجباری به جهان پس از یک مورد سرقت هویت خواهد بود ، که باعث می شود برنادت به کشف مجدد خود و هنر خود ، مستقیماً در سرزمین های یخبندان قطب جنوب.

اگر برای احیای موجودیت خود ، برنادت باید از ماهیت استاتیک سیاتل فرار کند ، دقیقاً در فیلمنامه وجود دارد که می توانیم بدون آنکه خیلی زیاد پیش برویم ، نشانگرهای شکست یک فیلم را پیدا کنیم که استعدادی مانند کیت بلانشت را به دام می اندازد برای نقشی که اگرچه تشریح شده است. ، به طور مداوم در یک فیلم متناقض فرو می رود ، آنقدر که حتی کسل کننده می شود. عذاب روح دیر می شود ، راه حل های غلبه بر آنها دیر می رسد و تمایل به گرفتن مجدد فیلمی که به نظر می رسد به دو اثر مختلف تقسیم شده است دیر می رسد ، اما هیچکدام قادر به تأثیرگذاری یا عملکرد نه مستقل و هم با هم نیستند.

چه اتفاقی برای برنادت افتاد؟ اما مهمتر از همه ، چه اتفاقی برای Linklater افتاد؟ چه اتفاقی برای Bernadette افتاد؟
استعاره بزرگ خانه ویران شده ساکن در نبوغ خلاقانه Bernadette به افراط و تفریحی منتقل می شود و منجر به چرخش بیش از حد در وقایع می شود ، که با وجود بی تفاوتی سرخوشی وی ، درگیری و درجه درک آن شخصیت بی حرکت را کاملاً قطع می کند. که به تبع آن باعث می شود تماشاگر نسبت به خود Bernadette و همه آن هزاران نفر از paturnias تند که وجود آن را رقم زده است.

چه اتفاقی برای برنادت افتاد؟ این سؤال جسمی و معنوی است که ریچارد لینکلاتر حول داستان شخصیت اصلی ایجاد می کند ، اما این که ما همچنان در پایان یک فیلم پرتحرک ادامه می دهیم که ، آن شخصیت اصلی ، هرگز قادر به درک او نیست ، و نه وقتی می توان او را در یخچالهای طبیعی غوطه ور کرد. قطب جنوب ، و نه در نیاز غریزی خود برای شروع دوباره آفرینش. شتابی که شاید ، فیلمساز همه چیز را در اختیار معمار قرار داده است ، فراموش کرده است که کمی برای خودش نگه داشته و قطعی قطب نما را از دست بدهد. فقط امیدواریم که Linklater توانسته دوباره برای فیلم بعدی ملاقات کند.

چه اتفاقی برای Bernadette افتاد؟ تولید شده توسط Annapurna Pictures و Color Force ، از 12 دسامبر در سینماها خواهد بود که توسط Eagle Pictures توزیع شده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
taher kamali

18 هدیه: بررسی فیلم 18 regali با بندیتا پورکارولی

18 هدیه براساس داستان واقعی مادری که یک بیماری کشنده را کشف کرده است ، یک سری هدایا را برای همراهی با رشد دخترش آماده می کند

هرگز نزدیک به یک داستان واقعی آسان نیست. این که آیا این الهام ساده است یا اینکه شخصی می خواهد داستان را دنبال کند تا در اثر شخصی خود گزارش شود ، همیشه نوعی احترام بی قید و شرط است که نویسنده به سمت موضوعی که مورد مداوا قرار می گیرد ، با دقت به منظور استفاده و در عین حال مرتباً قرار می دهد مرتبط با آن بازیابی واقعیت است که در هر قسمت از انتقال به داستان وجود دارد. در این صورت ، وقتی موضوع بسیار ظریف است ، ترس هایی که نویسنده می تواند نسبت به اثر خود احساس کند بی نهایت است ، با اعتقاد اینکه قادر است همه چیز را با توجه به گذشته برگرداند و آن را پر کند ، همیشه در پی توجه ، احساس.

این عمدتاً قصد فیلمنامه نویسان Massimo Gaudioso ، Davide Lantieri و Alessio Vincenzotto بود ، این دومی شخصاً در تاریخ 18 هدیه درگیر شد و به نویسندگی نیز توسط کارگردان Francesco Amato پیوست ، در چهارمین جهت خود و بازگشت از کمدی با Luca. مارینلی و تونی سرویلو بگذارید خودتان بروید. در حقیقت ، وینچنزوتو پدر آنا کوچک است ، اکنون هنوز یک کودک شیرخوار و آماده برای آنچه در انتظار آنهاست در آینده نیست ، اما این والدین به همراه همکاران سعی در تصور آنها داشتند. زیرا داستان این دختر و مادرش که دیگر آنجا نیستند ، به دور دنیا رفته است.

18 هدیه - رابطه مادر و دختر هدایا بنتتا پورکارولی و ویتوریا پوسینی 18 ، سینما
اینجا بهترین فیلم ها را بر اساس داستانهای واقعی کشف کنید
الیسا ژیروتو با کشف یک بیماری برگشت ناپذیر که به زودی او را به مرگ حتمی سوق می دهد ، تصمیم گرفت قبل از مرگ طرحی را انجام دهد که به او امکان می دهد به هر حال در کنار دختر خود بماند: برای هر روز تولد که آنا می گذرد ، همیشه وجود خواهد داشت هدیه ای که مادرش برای او منتظر است. در همین خبر است که نویسندگان و کارگردان فیلم خود را ساختند و سالها بعد فیلم را تنظیم کردند و به ما اجازه دادند یک هرکدام آنا بزرگ را پیدا کنیم ، که برای هجدهمین سالگرد تولدش آماده است ، و این آخرین هدیه ای است که مادرش فکر کرده است.

این دقیقاً به معنای داشتن سرنوشت مشخص شده توسط کسانی است که دیگر در آنجا نیستند که تصمیم گرفته اند داستان خود را بر اساس نویسندگان 18 هدیه پایه گذاری کنند. آینده ای تخیلی که در آن وزن غیبت که هر روز بیشتر دیده می شود و چنان مشخص می شود ، قهرمان جوان بازی شده توسط بنتتا پورکارولی را خفه می کند ، در مسیر درک مادر و ژست او تنها پس از یک سفر فانتوم به زمان بازگشت ، در که شخصیت الیزا را ملاقات خواهد کرد ، با بازی ویتوریا پوچینی.

18 هدیه - وقتی داستان پشت فیلم واقعی تر و لمس کننده تر از فیلم است

اگر شهود مایل به قرار دادن داستانی که از آن 18 هدیه الهام گرفته می شود ، می تواند ایده مناسبی باشد برای تحقق یک واقعه که هنوز سالها طول خواهد کشید تا شکل و عواقب آن را بگذراند ، در تعریف شخصیت هجده ساله آنا است. این فیلم در مقایسه با مقاصدش فاقد کمی است. توصیف دختری که به نظر می رسد با احساسات ، عصبانیت و درد غرق شده است ، اما شخصیت پردازی شخصیت نمی تواند به اندازه کافی به صفحه نمایش بازگردد ، خودش را با دشواری پورکارولی روبرو کند ، در حالی که باعث می شود مسیر نقش خود را کامل کنند.

شخصیت هایی که گذرگاه ها و روابطشان در ساخت فیلم به نظر می رسد بعضی اوقات مورد غفلت واقع می شوند و متقاعد می شوند که می توانند از آن مبانی مقاوم یک داستان مثل الایزا و ژست او استفاده کنند ، که فقط می توانند پاکیزگی آنها را لمس کنند. اما صحنه های سینمایی همیشه موفق به محاصره همان ظرافت واقعیت نیستند و با وجود قصد مایل به انجام عملیاتی که در آن ملودرام قرار دارد ، هنوز یک نارضایتی عمومی است که در انتهای دید باقی می ماند ، جایی که درک این انگیزه هایی که فیلمنامه نویسان و کارگردان را به سمت تحقق بخشیدن ، در این شرایط ، داستان آسان کرده است ، بسیار آسان است ، اما هنوز هم می توان ایده خود را بیشتر از خود فیلم حرکت داد. هجده هدیه ، دشواری درک یکدیگر بین فرزندان و والدین و احساسی که به شدت گرفته شده است: فیلمی که می توانست یک هدیه اضافی باشد ، اما در آن ، مناسب است که بگوییم ، بیشتر فکر است که حساب می شود.

18 نمایش ، تولید شده توسط Lucky Red ، 3 Mary Mary Entertaiment ، Rai Cinema ، Vision Distribution و Sky Italia ، از دوم ژانویه در سینماها خواهد بود که توسط Lucky Red توزیع شده است.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
taher kamali

Dead Kids: بررسی فیلم بچه های مرده Netflix میخاییل رد

بررسی ما از Dead Kids ، اولین فیلم اصلی Netflix فیلیپینی ، به کارگردانی میخاییل رد و با بازیگران کلوین میراندا است.

فروشگاه Netflix با اولین فیلم اصلی فیلیپینی از سکوی جریان ، Dead Kids غنی شده است. عنوان انگلیسی زبان ، بر اساس یک اصطلاح عامیانه انگلیسی زبان (به اصطلاح بچه های مرده بچه های مشکل ساز و از نظر اجتماعی هستند) برای اثری که به صراحت به سینمای غربی نگاه می کند ، بدنبال یک سازش دشوار بین درام های تریلر و نوجوان است. کارگردان میخائیل رد است ، قول جوانی از سینمای فیلیپینی با انتخابی که قبلاً به عنوان کاندیدای کشورش برای اسکار بهترین فیلم خارجی با فیلم دوم Birdshot انتخاب شده است.

Dead Kids: اولین فیلم اصلی فیلیپینی Netflix
شخصیت اصلی داستان مارک استا است. ماریا (کلوین میراندا) ، یک دانش آموز دبیرستانی که عاشق دیوانگی با یک خانواده بسیار ثروتمندتر از خودش است. مارک زندگی ناخوشایند زندگی می کند ، ناامید شده از فقر و عدم اجتماعی شدن. فرصت رستگاری زمانی فرا می رسد که همکلاسی هایش چارلز بلانکو (ونس لارنا) ، پائولو گابریل (خلیل راموس) و گیدئون یی (یان سیلورزیو) پیشنهاد می کنند که آدم ربایی چاک سانتوس (مارکوس پاترسون) ، قلدری مدرسه را که سازماندهی می کنند ، سامان دهند. او هم رقیب احساساتی مارک است و هم پسر رئیس برجسته مواد مخدر محلی.

حتی بدون انتظار سطح انگل ، نکات شروع خوبی وجود داشت: مبارزه طبقاتی ، عدم تعادل اجتماعی ، زمینه اجتماعی فیلیپین و درگیر شدن دینامیک فیلم Heist در مورد مشکلات و نارسایی های نوجوانان. خیلی بد است که درام نوجوان قطعاً دست همه را از همه چیز بالاتر می برد. از مثلث عشقی که شخصیتهای اصلی را درگیر می کند ، تا ساده لوحی که پسران در سازماندهی و اجرای آدم ربایی انجام می دهند ، نظر همیشه برای جذب مخاطب بزرگسال بزرگسالی است و نشانه های مختلف اجتماعی بیش از حد طراحی شده اند تا واقعاً مبهم باشند. تلاش برای منحرف کردن Dead Kids به سمت ژانر خالص نیز کم کاربرد است ، با درجهای تیره تر و خشن تر.

Dead Kids: اثری نابالغ و سطحی
همه این موارد قابل درک و توجیه پذیر است اگر حداقل Dead Kids روی شخصیت های واقعی و سه بعدی متمرکز شود ، متنفر باشد یا درک کند. باز هم ، کار میخائیل رد و برادرش نیکلاس (که فیلمنامه را نوشت) به طور قطع نابالغ و سطحی است. شخصیت ها کمی بیشتر از کلیشه های طراحی شده نیستند و هیچکدام از آنها قوس تکاملی ندارند که شایسته اسم باشند. حتی توالی های تعیین شده بین میزهای مدرسه ، که می بایست برای فرزندان Dead Kids ، زمین بارور باشد ، فاقد خشونت لازم هستند.

نتیجه کار اثری مسطح و آمورف است ، نه کمدی و نه درام که علی رغم داشتن یک کار خوب از منظر عکاسی (قابل توجه برخی از عکس ها در جنجالی ترین لحظه های داستان که با صدای گرم ، ابری و پاکت نامه ای مشخص می شود) ، هرگز موفق نمی شود قلب و توجه تماشاگر را تسخیر کنید.

متأسفم که شغلی را که با بودجه محدود تکمیل شده است ، رد می کنید و اشتیاق احشایی به سینما به ویژه در مورد غربی به طور واضح برانگیخته می شود. احساس این است که برادران سرخ ترجیح می دهند بدون اینکه به طور کامل بر آنها تسلط داشته باشند ، مطابق با موقعیت ها و پویایی های معمول منظر سمعی و بصری آمریکا مطابقت داشته باشند ، به جای این که بیشتر به زمینه فرهنگی و اجتماعی خود متصل باشند ، یعنی جالب ترین جنبه Dead Kids. حتی با وجود همه عوامل تسکین دهنده پرونده ، بنابراین احساس می شود شاهد یک فرصت هدر رفته خوب هستیم ، بلکه حضور در مقابل استعدادی نیز وجود دارد که با کمی شجاعت بیشتر می تواند رضایت نامه های cinephile را ، در داخل و خارج از نتفلیکس به ما ارائه دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
taher kamali