- اگر مجبور بودید MAD MAX را در توئینگو انجام دهید ، توسط CLOVIS CORNILLAC -
در این ماه ، کلوویس کورنیلاک اولین کارگردانی خود را با کمدی عاشقانه ای انجام می دهد: کمی ، بسیاری ، کور. او به عنوان یک هوادار واقعی ایده کمی دارد که حماسه فرقه Mad Max را به یک فرانسه ویران شده منتقل کند ... بهتر از نسخه تام هاردی که روی صفحه نمایش می آید؟ مصاحبه با رافائل کلیرفوند. تصویرگری: Stéphane Manel

ماد مکس در آن زمان یک بشقاب پرنده بود: به هیچ وجه قصه گویی آمریکایی ، زباله های بسیار زیاد ، پول بسیار اندک ... در بازسازی من ، دو نفر در یک توینگو حضور داشتند. این واقعیت که تنها چیزی که بعد از آخرالزمان روی زمین همچنان ارزشمند است ، یک Twingo است برای من بسیار سرگرم کننده است. اولین شخص از روی اعتقاد عمل می کند: او باید این Twingo را که به یک گنج تبدیل شده است ، به سر دیگر کشور برگرداند. دیگری که او را همراهی می کند ماشین را دزدید. فیلم من نوعی فیلم دوستانه از طریق فرانسه ویران شده خواهد بود: شما از Creuse ، دهکده های متروکه Doubs ، مناظر خالی مانند غربی ها عبور می کنید. برای انتخاب بازیگران ، ژان دوجاردین و عمر سی را خیلی دوست دارم. البته ، Twingo برای مرگ تنظیم شده است. ما فیلم را در ارتفاعات Ardèche ، در یک مزرعه آغاز می کنیم و با خود می گوییم: "هی ، پسری با کوله پشتی است. او چنان به اطرافش نگاه می کند که گویی او را تعقیب می کند ، در حالی که هیچ کس ، حتی حیوانی وجود ندارد. کوله پشتی خود را زمین می گذارد و وسایل را برای درخشش ماشین بیرون می آورد ، آن را غرق می کند. در این مرحله ، قهرمان می رسد تا Twingo را خیز بزند. دیگری نمی خواهد او را رها کند ، به آن چسبیده است ... او خودش را با دستبند به ماشین می زند. من تصور می کنم یک ضربه روی چرخ های اتومبیل وجود دارد ، ما این تصور را داریم که سریع پیش می رود و در واقع متوجه می شویم که آن مرد با دستبندهایش به در آویزان است ... او در کنار او می دود ، در حالی که دیگری در حال نورد است من الهام خود را از سینمای کره می گیرم ، جایی که این اقدام همیشه تعجب آور است.


 
معبد خورشیدی جدید
اساساً ، آنها مجبور بودند او را به عنوان مثال در بقایای مارسی به صندلی دولت ، کنار دریا ، برگردانند. دولت موقت و استبدادی در نهرها مستقر می شد. او می خواهد توئینگو را به هر قیمتی برگرداند. این یک نماد است ، این ماشین قدرت نهایی است. ناگهان ، این دو نفر به کوه های آلپ جنوبی فرار می کنند. آنها به خود می گویند که در غیر این صورت انقلابی باید انجام شود و این نشان را با خود دارند. آنها بوش جدی را می گیرند! آنها هنوز قهرمان هستند ...
از نظر ظاهری ، امروزه ایجاد گروهی از افراد بد چرمی ، با لباس ژان پل گولتیر ، دشوار خواهد بود. آنها باید نشان دهند که با طبیعت در ارتباط هستند ، تا حدودی تصویری فرقه ای از رفاه دارند ، در حالی که اولین کسانی هستند که مسئول این هرج و مرج هستند. من آنها را نوعی معبد خورشیدی جدید می دانم. برای پذیرش ، آنها فهمیدند که مهم نیست ترساندن. آنها خواستار آرامش در سخنرانی های دستکاری کامل هستند. همانند گرین خورشید ، هدف نهایی آنها کشتن مردم برای خوردن آنها است. اما من می خواهم با Blade Runner خاتمه دهم: ماشین در جایی نفس می کشد که می توان آینده ای احتمالی را تصور کرد ...